ابن قاضی فاسیاِبْن قاضی، ابوالعباس شهاب الدین احمد بن محمد بن محمد بن احمد بن علی بن عبدالرحمان بن ابی العافیة مِکْناسی زَناتی فاسی مالکی (۹۶۰-۶ شعبان ۱۰۲۵ق/۱۵۵۳-۹ اوت ۱۶۱۶م)، فقیه ، مورخ ، ادیب و ریاضی دان معروف مغربی در دولت شُرَفای سَعدی (حسنی) (۹۱۷-۱۰۶۹ق/۱۵۱۱-۱۶۵۹م)می باشد. فهرست مندرجات۲ - تعبیر مکناسه ۳ - خانواده اهل علم ۴ - دوران شکوفایی علم در مغرب ۵ - تکمیل تحصیلات ۶ - تدریس ابن قاضی ۷ - پادشاه اهل علم ۸ - سفیر سلطان ۹ - اسارت ابن قاضی ۱۰ - رهایی از اسارت ۱۱ - قدردانی از سلطان ۱۲ - منصب قضا ۱۳ - برکناری از قضاوت ۱۴ - مدفن ابن قاضی ۱۵ - اساتید ابن قاضی در مغرب ۱۶ - اساتید وی در مشرق ۱۷ - شاگردان وی ۱۸ - تعدد آثار ابن قاضی ۱۹ - آثار علمی وی ۱۹.۱ - خصوصیات جذوه ۱۹.۲ - جذوه منبعی مهم ۱۹.۳ - کتاب رجالی ۱۹.۴ - خصوصیات درة الحجال ۱۹.۵ - تعدد چاپ وترجمه ۱۹.۶ - سلسله های حکومتی مسلمانان ۱۹.۷ - خصوصیات رائد الفلاح ۱۹.۸ - تکمله کتاب طبقات ۱۹.۹ - کتابی در ستایش سلطان ۲۰ - فهرست منابع ۲۱ - پانویس ۲۲ - منبع ۱ - شهرت ابن قاضیجد اعلای وی موسی بن ابی العافیة از قبیله زناته مکناسه، بنیانگذار فرمانروایی مکناسه (سده ۴ق/۱۰م) است که رفتار خصمانه اش با ادریسیان مغرب مشهور بود [۱]
ابن خلدون، العبر، ج۶، ص۱۳۴-۱۳۶.
و از اینرو ابن قاضی از کارهای او تبری جسته است [۲]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۳۴۳، رباط، ۱۹۷۳م.
اشتهار وی به ابن قاضی مربوط به احمد بن علی بن عبدالرحمان قاضی مکناسه (د ۹۵۵ق/۱۵۴۸م در فاس) جد دوم صاحب ترجمه است و خود وی مختصری از ترجمه او را آورده است [۳]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۱۰۶، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۴]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۱۵۸، رباط، ۱۹۷۳م.
۲ - تعبیر مکناسهابن قاضی در آغاز درة الحجال، خود را «المکناسی النِجار» معرفی کرده است [۵]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۳، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
از این رو برخی او را المکناسی النجاری نوشته اند، [۶]
کتانی عبدالکبیر، فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشیخات و المسلسلات، ج۱، ص۷۷، فاس، ۱۳۴۶ق.
در حالی که در نوشته ابن قاضی منظور این است که ریشه خانوادگی او از مکناسه است و تبدیل کردن کلمه النجار به صورت صفت نسبی النجاری نتیجه سوء تعبیر است.۳ - خانواده اهل علمشماری از فرزندان ابن قاضی بزرگ (احمد بن علی) در فاس مقیم شده بودند. [۷]
کتانی عبدالکبیر، فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشیخات و المسلسلات، ج۱، ص۷۷، فاس، ۱۳۴۶ق.
ابوالعباس ابن قاضی در فاس دیده به جهان گشود، [۸]
کتانی عبدالکبیر، فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشیخات و المسلسلات، ج۱، ص۷۷، فاس، ۱۳۴۶ق.
بعضی مولد او را مکناسه نوشته اند. [۹]
ابوالنور، دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، ج۱، ص۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۱۰]
ابوالنور، دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، ج۱، ص۱۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
پدر و نیاکان و عمو زاده های او اهل علم بودند [۱۱]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۲۰۳-۲۰۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۱۲]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص ۲۰۸، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۱۳]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص ۲۱۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۱۴]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۳، ص۱۳۲، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
۴ - دوران شکوفایی علم در مغربهر چند آغاز زندگی او مقارن با دگرگونی های سیاسی در مغرب بود، اما این دوران از لحاظ علمی هنوز دوران شکوفایی محسوب می شد و فاس پناهگاه امنی برای دانشمندان بود که از هر سو به آنجا روی میآوردند تا از مراکز و گنجینه های علمی آن بهره گیرند. [۱۵]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۳، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
۵ - تکمیل تحصیلاتابن قاضی در خانواده خود و در شهر فاس محیط مساعدی برای پرورش خود در علوم شرعی ، ادبی و ریاضی داشت، [۱۶]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۳، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
۲۱ ساله بود که پدرش درگذشت [۱۷]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۲۱۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
و ۲۶ سال داشت که چون بسیاری از طلاب آن عصر برای تکمیل تحصیلات درصدد سفر به مشرق برآمد و از آن اندازه وسعت مالی برخوردار بود که توانست به این آرزو تحقق بخشد. این سفر او در ۹۸۶ق/۱۵۷۸م آغاز شد و چندین سال طول کشید. او تونس و مصر و حجاز را دید و در ۹۸۷ق حج گزارد. [۱۸]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۴ - ۶۲۵، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
۶ - تدریس ابن قاضیتاریخ مراجعت او به فاس معلوم نیست، اما آنچه از اشارات درة الحجال برمی آید، هنوز در ۹۸۹ق در مشرق بوده است. [۱۹]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص، ۶۲۶، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
اشاره ابن قاضی در درة الحجال به دانشمندان صاحب منصب قِضا و خطابه در بلاد ترک و ملاقات با آنان در آنجا [۲۰]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۳۲۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۲۱]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۳، ص۳۱۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
موجب طرح این پرسش شده که آیا او به سرزمین ترکان رفته است؟. [۲۲]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۶، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
اما احتمال قوی هست که پای او به بلاد ترک نرسیده باشد وگرنه نام آن سرزمین ها به شکلی در نوشته او انعکاس مییافت. ابن قاض از سفر مشرق با دست پر به فاس بازگشت و به استادان پیشین و دیگر دانشمندان آنجا پیوست. در آنجا به کار تدریس و تألیف سرگرم شد.۷ - پادشاه اهل علمابوالعباس احمد المنصور سعدی ذهبی شریف حسنی که در غیاب ابن قاضی بر تخت پادشاهی مغرب نشسته بود، به دانش و اهل علم و شرکت در مجالس و محافل علمی علاقه وافر داشت و با وجود گرفتاری های سیاست و حکمرانی ، دانشمندان را از هر سو به پایتخت خود در [[مراکش] مورخ] میکشاند. مخصوصاً توجه شخصی منصور به علم هندسه و تبحر ابن قاضی در ریاضیات و میانجی گری ابوفارس عبدالعزیز قَشتالی، وزیر و و شاعر حکومت، موجب شد که ابن قاضی در زمره صاحبان مراتب مورد توجه سلطان درآید [۲۳]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص ۶۲۶ - ۶۲۷، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
[۲۴]
گنون عبدالله، النبوغ المغربی فی الادب العربی، ج۱، ص۲۵۳، بیروت، ۱۳۹۵ق.
و با دانشمندان دربار وی داد و ستد علمی داشته باشد.۸ - سفیر سلطاندانش وسیع و نیک خویی ابن قاضی او را انگشت نما کرد و سلطان درصدد برآمد او را به سفارت مشرق بفرستد تا اقتدار و شکوه دولت خود را در آن خطه بشناساند. ابن قاضی خود نیز برای بهره گیری علمی بیشتر علاقه مند به این سفر بود. بنابراین در شعبان ۹۹۴ در تِطوان به کشتی نشست [۲۵]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۲۶]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۸، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
۹ - اسارت ابن قاضیاما در تنگه جبل الطارق (بحرالزَّقاق) گرفتار دزدان دریایی اسپانیا شدند و ابن قاضی به اسارت رفت. [۲۷]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۸، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
بعضی گفتهاند که او در سفر حج (۹۹۴ق/۱۵۸۶م) دچار این مصیبت شد [۲۸]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
و برخی اسارت او را هنگام مراجعت از مشرق نوشته اند. [۲۹]
طوقان قدری حافظ، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، ج۱، ص۴۸۴، قاهره، ۱۳۸۲ق.
[۳۰]
گنون عبدالله، النبوغ المغربی فی الادب العربی، ج۱، ص۲۶۳، بیروت، ۱۳۹۵ق.
اما در واقع او در سفر دوم و هنگام رفتن، و نه در برگشت، گرفتار شد. اشاره کوتاه ابن قاضی در ضمن ترجمه حال ابوعبدالله محمد خَروف تونسی (د ۹۶۶ق) مؤید این مدعاست. ۱۰ - رهایی از اسارتآنجا که بدون ذکر تاریخ دقیق سفر و به مناسبت مقایسه اسارت خود با اسارت ابوعبدالله میگوید که این گرفتاری هنگام عزیمت به مصر برای اخذ علم از استادانی که در سفر اول موفق به دیدارشان نشده بود، روی داد [۳۱]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۲۰۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
او ۱۱ ماه اسارت پر رنج و محنت کشید تا در اثر اقدامات منسوبان و اعیان دولت و خود سلطان و پرداخت فدیه ای ، به میزان ۲۰ هزار اوقیه (تقریباً اونس) زر در رجب ۹۹۵ از گرفتاری رها شد. هنگفت بودن مبلغ فدیه نمودار منزلت والای ابن قاضی در نظر زمامداران مغرب بود. [۳۲]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۵-۲۷، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۳۳]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۸، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
ابن قاضی پس از رهایی از طریق سَبْته و تطوان به فاس بازگشت. [۳۴]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۲۸، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
۱۱ - قدردانی از سلطاناشتیاق او به دانش، او را بار دیگر با دانشمندان مغرب و علمای حاشیه دربار منصور پیوند داد. او به کار تدریس در جامع قَرّویین و جامع ابن یوسف مراکشی [۳۵]
تازی عبدالهادی، جامع القرویین، ج۲، ص۵۱۷، بیروت، دارالکتاب اللبنانی.
و تألیف پرداخت و برای سپاسگزاری از نعمت خلاصی که منصور برای او ممکن ساخته بود، همه نوشته های خود را به سلطان اهدا کرد [۳۶]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۹-۱۰، رباط، ۱۹۷۳م.
و با تأسی به ابوعبدالله خروف تونسی که خود را آزاد کرده ابوالعباس مَرینی تلقی میکرد [۳۷]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۲۰۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
او نیز پیوسته خود را مدیون سلطان حسنی مغرب، احمد منصور، می دانست [۳۸]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۳۹]
دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، ج۱، ص۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
۱۲ - منصب قضاو یکی دیگر از آثارش، المُنْتَقی المقصور را به مآثر وی اختصاص داد [۴۰]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
ابن قاضی مدتی بدون داشتن سمتی رسمی با دربار منصور، پیوندی نزدیک داشت، تا به منصب قضا در شهر سَلا گماشته شد. از این رو در نوشته های معاصر و متأخر ، از او به عنوان قاضی سلا یاد کرده اند. [۴۱]
بابا تنبکتی احمد، «نیل الابتهاج»، ج۱، ص۶۸ -۹۱، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، ۱۳۵۱ق.
[۴۲]
بابا تنبکتی احمد، «نیل الابتهاج»، ج۱، ص۹۷، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، ۱۳۵۱ق.
[۴۳]
سلاوی احمد، الاستقصاء، ج۲، ص۱۱۱، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۵م.
با توجه به سخنان ابن قاضی درباره نایب قاضی سلا از ۹۹۸ق و اجازه روایت دادن ابن قاضی به او در ۱۰۰۰ق/۱۵۹۲م [۴۴]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۴۵]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص ۲۵۳، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
و با توجه به اشارات بابا تنبکتی در ۱۰۰۵ق و مقری در ۱۰۰۹ق درباره تصدی قضای سلا توسط او، می توان حدود تقریبی این دوره را تخمین زد. [۴۶]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۳۰ -۶۳۱، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
۱۳ - برکناری از قضاوتابن قاضی به علتی ناشناخته از سمت قضا برکنار شد و در جامع الاَبّارین فاس به تدریس صحیح بخاری نشست. [۴۷]
دائرةالمعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۶۶.
[۴۸]
تازی عبدالهادی، جامع القرویین، ج۲، ص۵۱۷، بیروت، دارالکتاب اللبنانی.
پس از مرگ منصور در ۱۰۱۲ق/ ۱۶۰۳م و پریشانی اوضاع مغرب به سبب جنگ های خانگی میان شاه زادگان مدعی سلطنت ، جمع دانشمندان فاس و مراکش از هم پاشید و هر کدام از آنان در گوشه ای از بادیه پناه گاهی برای خود جست. [۴۹]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۳۲، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
در این احوال، ابن قاضی هم در منطقه اطلس میانی به زاویه دَلائیان کوچید و در آنجا به حرمت زیست.۱۴ - مدفن ابن قاضیوی گاهی برای رسیدگی به وضع خانواده و جست و جو از احوال یاران و شاگردانش به فاس می رفت. بدین سان ابن قاضی بقیه عمر خود را تا ۱۰۲۵ق به تدریس و تألیف گذراند، [۵۰]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۳۲، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
گرچه تاریخ فوت او ۱۰۲۶ق نیز یاد شده است. [۵۱]
کتانی عبدالکبیر، فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشیخات و المسلسلات، ج۱، ص۷۷، فاس، ۱۳۴۶ق.
جسد ابن قاضی پس از آنکه شاگردش مقّری بر او نماز خواند، در نزدیکی باب الجیسه (یکی از دروازه های فاس) دفن شد. [۵۲]
دائرةالمعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۷.
۱۵ - اساتید ابن قاضی در مغرببسیاری از علمای مغرب و مشرق به عنوان استادان ابن قاضی یاد شدهاند که از آن جمله اند، در مغرب: پدرش محمد بن محمد (د ۹۸۱ق) که از او فرائض (تقسیم میراث) و حساب و برخی کتاب ها را فراگرفت، [۵۳]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۲۱۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
ابوالعباس احمد بن علی المَنجور مکناسی (د ۹۹۵ق) که در معقول و منقول ، تاریخ ، بیان، منطق ، و اصول استاد بود و ابن قاضی از ۹۷۵ق تا فوت او مدت ۲۰ سال ، جز ایام اسارت و اقامتش در مراکش ، پیوسته با او بود، [۵۴]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۱۵۷، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۵۵]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۱۶۳، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
سخنان ستایش آمیز ابن قاضی در حق این استادش میزان دلبستگی وی را به او می نمایاند [۵۶]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۱۶۳، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۵۷]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۱۳۵-۱۳۶، رباط، ۱۹۷۳م.
محمد بن قاسم قیسی معروف به قَصّار ( زنده در ۹۹۹ق) محدث و رجالی که به نظر میرسد ابن قاضی پس از رهایی از اسارت، از او استفاده کرده است [۵۸]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۵۹]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۱۵۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
ابومالک عبدالواحد بن احمد حسنی مراکشی (د ۱۰۰۳ق)، فقیه ، ادیب ، مفتی و محدث که ابن قاضی در شوال ۹۹۸ از او اجازه عام گرفت [۶۰]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۳، ص۱۴۰-۱۴۲، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۶۱]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۲، ص۴۵۳-۴۵۴، رباط، ۱۹۷۳م.
عبدالرحمان بن عبدالواحد سجلماسی که ابن قاضی در ۹۹ق از او اجازه یافت، [۶۲]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۳، ص۱۰۱، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
محمد بن یوسف تدغی (زنده در ۹۹۹ق)، استاد فقه و نحو و حدیث ، با حافظه ای قوی که ابن قاضی در ۹۹۸ق در مراکش به خط خود او از او اجازه روایت گرفت [۶۳]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۱۶۴- ۱۶۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۶۴]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۲، ص۱۸۷، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
۱۶ - اساتید وی در مشرقو در مشرق : سالم بن محمد سنهوری مالکی ، فقیه و محدث و راوی که ابن قاضی در ۹۸۶ق در قاهره شاگرد او بود، [۶۵]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۳، ص۳۱۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
راشد بن عبدالله بغدادی شافعی ، استاد معقول و نحو که ابن قاضی در قاهره در ۹۸۶ق از او منطق فراگرفت، [۶۶]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۲۷۶، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
ابراهیم بن عبدالرحمان علقمی شافعی اشعری (د ۹۹۷ق)، محدث و راوی که ابن قاضی در ۹۸۶ در قاهره از وی بهره جست، [۶۷]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
عبدالرحمان بن عبدالقادر ابن فهد علوی شافعی (د ۹۹۵ق در مکه ) که ابن قاضی در مسجدالحرام چندین کتاب از او فراگرفت و در ۹۸۷ق به خط خود او از او اجازه دریافت داشت. [۶۸]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۳، ص۹۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
۱۷ - شاگردان ویبا توجه به اشتغال زیاد ابن قاضی به تدریس و تعلیم، شمار بسیاری از دانش طلبان عصر از او علم آموختند یا اجازه روایت گرفتند. از این جمله اند: شهاب الدین ابوالعباس احمد بن محمد مَقّری (د ۱۰۴۱ق/ ۱۶۳۱م)، مؤلف نفح الطیب [۶۹]
مقری تلمسانی احمد، نفح الطیب، ج۷، ص۲۵۰، به کوشش یوسف محمد بقاعی، بیروت، دارالفکر.
[۷۰]
کتانی عبدالکبیر، فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشیخات و المسلسلات، ج۱، ص۷۷، فاس، ۱۳۴۶ق.
و ابومالک عبدالواحد بن احمد اندلسی فاسی (د ۱۰۴۰ق)، فقیه اصولی و متکلم. [۷۱]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۰، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
۱۸ - تعدد آثار ابن قاضیآثار: ابن قاضی آثار متعددی در رشته های مختلف پدید آورد. او خود در دیباچه جذوة الاقتباس [۷۲]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۱۰، رباط، ۱۹۷۳م.
به عناوین ۴ اثر خویش که پیش از این کتاب تألیف و همه به سلطان احمد منصور اهدا شده، اشاره کرده است. شمار آثار او را ۱۸ [۷۳]
مخلوف محمد، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۲۹۷، بیروت، ۱۳۴۹ق.
یا حدود ۱۵ [۷۴]
ازهری محمد بشیر ظافر، الیواقیت الثمینة فی اعیان مذهب عالم المدینة، ج۱، ص۲۴، قاهره، ۱۳۲۴ق.
گفته اند. آثار برجای مانده او را ۱۴ شمردهاند که عبارتند از:۱۹ - آثار علمی وی۱. جذوة الاقتباس فی ذکر من حَل من الاعلام مدینه فاس. این اثر پس از تألیفات معروف دیگر ابن قاضی نوشته شده است. جذوه تاریخ شهر فاس، آموزشگاه ها، آب انبارها، بناها، فرمانروایان ، دانشمندان و آثار علمی و ادبی آنان است. این کتاب براساس حروف مرتب شده و در ذیل هر حرف انواع موضوع های مزبور را به ترتیبی مشخص، مطرح کرده است: نخست فرمانروایان، بعد فقهای بومی شهر، سپس دانشمندانی که از جاهای دیگر به آنجا وارد شده اند. ۱۹.۱ - خصوصیات جذوهدر دیباچه کتاب، مؤلف مانند مقدمه های دیگر آثارش مراتب قدردانی خود را از منصور، فرمانروای شریفی مغرب، به عنوان آزاد کننده خود از اسارت بیگانه ابراز داشته است [۷۵]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۹-۱۰، رباط، ۱۹۷۳م.
پیش از آغاز تقسیمات حروفی کتاب، نویسنده در مقدمه ای از بنای فاس، جغرافیا ، محاسن و ویژگی های آن شهر، مخصوصاً جامع قرویین سخن میگوید [۷۶]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۱۰-۸۲، رباط، ۱۹۷۳م.
مؤلف این مقدمه را از نوشته های پیشین مربوط به تاریخ فاس، مانند جِنا زَهْرة الا¸س اثر علی جَزنائی و الاَنیس المطرف بروض القِرطاس ابن ابی زرع گرفته است. [۷۷]
دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، ج۱، ص۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
گویا مؤلف بر آن بوده که تألیفی جداگانه در احوال رجال سرشناس غیربومی آن خطه بپردازد و احوال معاصران بومی و غیربومی را به صورت خاتمه ای در پایان کتاب قرار دهد [۷۸]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص۱۰، رباط، ۱۹۷۳م.
[۷۹]
ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، ج۱، ص ۵۶۵، رباط، ۱۹۷۳م.
اما به انجام آن کامیاب نشده است.قسمت تراجم کتاب شامل احوال کسانی است که میان ۳۷۷ق/۹۴۹م تا اوایل سده ۱۱ق/ اواخر سده ۱۶م درگذشته اند. بیان مؤلف به تبع استفاده از مآخذ گوناگون و کتاب پر از کلمات و تعبیرات زمان های مختلف است. ملاک درازی و کوتاهی تراجم مشخص نیست و ترتیب منطقی در موضوعات آنها رعایت نشده است. [۸۰]
دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، ج۱، ص۶، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
۱۹.۲ - جذوه منبعی مهمبا این همه، این نوشته مرجعی مهم در بررسی تاریخ اجتماعی مغرب و فاس تلقی می شود، به خصوص که بعضی مآخذ آن اکنون در دست نیست. [۸۱]
دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، ج۱، ص۶، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
جذوه، چشم اندازی کلی از سیر ادبی مراکش در زمان مرینیان و سعدیان ارائه میکند. این کتاب اول بار در ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م در فاس به صورت سنگی چاپ شد. [۸۲]
سرکیس یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعریة، ج۱، ص۲۱۰، قاهره، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م.
چاپ نوین این کتاب با مطابقت نسخه چاپی پیشین با چند نسخه خطی، با بعضی تصرفات، به وسیله دارالمنصور رباط در ۱۹۷۳-۱۹۷۴م در دو جلد منتشر شده است. ۱۹.۳ - کتاب رجالی۲. دُرَّةالحِجال فی غُزَّة اسماء الرجال. تألیف این کتاب در اوایل رجب ۹۹۹ آغاز شده است. مؤلف این کتاب را چون ذیلی بر وفیات ابن خلکان تلقی کرده و تراجم بزرگان را از وفیات ابن خلکان (۶۸۱ق/ ۱۲۸۲م) تا اوایل سده ۱۱ق به ترتیب حروف مغربیان آورده است [۸۳]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۵، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
از این رو این کتاب در ردیف ذیل های متعددی قرار دارد که بر، اثر مشهور ابن خلکان نوشته اند. ۱۹.۴ - خصوصیات درة الحجالمؤلف دلیل عدم ترتیب تراجم را برحسب سال های وفات چنین آورده که چون این تراجم را از روی یادداشت هایش نقل کرده، چنان ترتیبی، برای او دشوار بوده است [۸۴]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۶، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
در این اثر ۱۵۲۲، فقره ترجمه حال از فقها ، ادیبان ، شاهان و امرا و دیگر ناموران گردآوری شده است. بعضی تراجم کتاب در نهایت کوتاهی و در چند کلمه است، در حالی که برخی دیگر مشتمل بر صفحاتی چند می شود. تفصیل در تراجم معمولاً همراه با ذکر جنبه ای ادبی و شعری صاحب ترجمه است. از این حیث و از لحاظ تکمیل نواقص المنتقی، دره را ملحقی بر آن اثر می توان پنداشت. [۸۵]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
وقایع تاریخی و سیاسی در این اثر در جاهای اندکی مورد توجه قرار گرفته است و در آنجاها تنها واسطه پیوند وقایع با ترجمه متصل بدان، ذکر تاریخ فوت صاحب ترجمه است. درازی و کوتاهی ترجمه ها چه بسا نسبتی با میزان اشتهار صاحب ترجمه ندارد و گاه بعضی تراجم تکرار میشود، مانند ابوبکر احمد بن محمد جُزَی کلبی. [۸۶]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۶-۲۷، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۸۷]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۵۹، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
به نظر میرسد ابن قاضی حوصله یا فرصت کافی برای تنظیم یادداشت های خود نداشته و موارد مکرر و عدم ترتیب تاریخی یا الفبایی دقیق و درست تراجم همه معلول آن وضع بوده است. ۱۹.۵ - تعدد چاپ وترجمهاین اثر اول بار به وسیله، ی. س. عَلّوش با یک مقدمه و سه فهرست در دو جلد pدر رباط (۱۹۳۴ و ۱۹۳۶م) چاپ شد. و بار دیگر محمد احمدی ابوالنور آن را از روی نسخه خطی مصر و تونس و تطبیق با نسخه چاپی با مقدمه و فهرست در ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م در ۳ مجلد در تونس منتشر کرد. رنه باسه، قسمت «محاضرة المریة» را از متن درة الحجال استخراج و به زبان فرانسه ترجمه کرده و همراه با متن عربی به چاپ رسانده است. علوش همان قسمت را از روی نسخه های خطی دیگر از نو به فرانسه ترجمه و با متن عربی چاپ کرده است [۸۸]
فولتون و لینگز، کاتالوگ تکمیلی دوم از کتاب های چاپی عربی در موزه بریتانیا، ج۱، ص۱۴۴، لندن، ۱۹۵۹.
۳.الاکسیر فی صناعة التکسیر [۸۹]
تازی عبدالهادی، جامع القرویین، ج۲، ص۵۱۷، بیروت، دارالکتاب اللبنانی.
۴. تقایید علی جداول الحوفی، [۹۰]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۱، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
یا شرح جداول الحوفی [۹۱]
طوقان قدری حافظ، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، ج۱، ص۴۸۴، قاهره، ۱۳۸۲ق.
۱۹.۶ - سلسله های حکومتی مسلمانان۵. درة السلوک فی من حَوَی المُلک من الملوک، [۹۲]
ازهری محمد بشیر ظافر، الیواقیت الثمینة فی اعیان مذهب عالم المدینة، ج۱، ص۲۴، قاهره، ۱۳۲۴ق.
منظومه ای است به عنوان ذیل بر رَقَم الحُلَل ابن خطیب در مورد سلسله های حکومتی مسلمانان از پیامبر (صلی الله علیه وآله) تا شرفای سعدی، نسخه هایی ازاین اثر در رباط وسلا (در ۱۱ صفحه) موجوداست. [۹۳]
فهرست المخطوطات المصورة، ج۲، ص۱۷۴، به کوشش مختار وکیل، قاهره، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
[۹۴]
حجی محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصُبَیحیة بسلا، ج۱، ص۴۱۵، کویت، معهد المخطوطات العربیة.
نسخه هایی در شرح این اثر با عنوان شرح درة السلوک فیمن حوی المُلک من الملوک یا الدرّ الحلوک المُشْرِق بدُرَّة السلوک فیمن حوی الملک من الملوک در تونس و رباط نگهداری میشود. [۹۵]
فهرس المخطوطات المصورة، ج۱، ص۱۲۷، کویت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
[۹۶]
فهرست المخطوطات المصورة، ج۲، ص۱۶۶، به کوشش مختار وکیل، قاهره، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
ابن قاضی این شرح را در رجب ۱۰۰۰ نوشته است. [۹۷]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۶، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
احتمالاً همین اثر است که تازی [۹۸]
تازی عبدالهادی، جامع القرویین، ج۱، ص۵۱۷، بیروت، دارالکتاب اللبنانی.
آن را به صورت الدر الملوک آورده است.۱۹.۷ - خصوصیات رائد الفلاح۶.رائد الفلاح بعَوالی الاسانید الصِحاح، فهرستی است از مشایخ ابن قاضی، که مؤلف در ۱۰۱۰ق با نوشتن آن به زیدان، پسر و ولیعهد منصور اجازه روایت داد. نسخه ای از این اثر در آکادمی سلطنتی تاریخ در مادرید شناسایی شده است. [۹۹]
زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، ج۱، ص۶۳۲، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲).
این اثر با عنوان فهرسة [۱۰۰]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۱، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
نیز یاد شده است.۷. غُنیةَ الرائض فی طبقات اهل الحساب و الفرائض. [۱۰۱]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۵۴.
از این اثر نسخه ای در ضمن مجموعه ای با عنوان نقول ثلاثه فی حساب الفرائض در سلا وجود دارد و باتوجه به حجم اندک مجموعه (در۷ صفحه) اثری بسیار موجز است. [۱۰۲]
حجی محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصُبَیحیة بسلا، ج۱، ص۲۱۴، کویت، معهد المخطوطات العربیة.
۸. الفتح النَبیل لما تَضَمنَّه من اسماء العدد التنزیل، [۱۰۳]
ازهری محمد بشیر ظافر، الیواقیت الثمینة فی اعیان مذهب عالم المدینة، ج۱، ص۲۴، قاهره، ۱۳۲۴ق.
که ظاهراً نسخه ای از آن در دست نیست.۹. فی الروایة، در قرائت قرآن . نسخه ای از آن در فاس وجود دارد. ۱۹.۸ - تکمله کتاب طبقات۱۰. لَقْطَة الفَرائد فی تحقیق الفوائد یا لقط الفرائد من لُفاظة حُلْو الفوائد، [۱۰۴]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۵۴.
تکمله ای است بر کتاب الطبقات یا شرف (شرح) الطالب فی اَسْنَی المَطالب ابن قُنْفُذ، و در آن هر قرن را به ۱۰ بخش کرده و هر بخش شامل ۱۰ ترجمه کوتاه است. [۱۰۵]
دائرةالمعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۶۷.
نسخه هایی از این اثر در مغرب [۱۰۶]
فهرست المخطوطات المصورة، ج۲، ص۲۵۹، به کوشش مختار وکیل، قاهره، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
[۱۰۷]
حجی محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصُبَیحیة بسلا، ج۵، ص۱۷۷، کویت، معهد المخطوطات العربیة.
و مصر [۱۰۸]
فهرس المخطوطات المصورة، ج۲، ص۲۲۴، به کوشش لطفی عبدالبدیع، قاهره، ۱۹۵۶م.
وجود دارد. محمد بن شنب [۱۰۹]
دائرةالمعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۶۷.
و زرکلی [۱۱۰]
زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۳۶.
نسخه ای خطی از این اثر داشته اند. این اثر ۴۸ صفحه دارد. [۱۱۱]
فهرست المخطوطات المصورة، ج۲، ص۲۵۹، به کوشش مختار وکیل، قاهره، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
۱۱. المدخل فی الهندسة، [۱۱۲]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۵۴.
که نسخه شناخته ای ندارد.۱۹.۹ - کتابی در ستایش سلطان۱۲. المُنْتَقی المَقْصور علی مآثر خلیفة المنصور، یا محاسن الخلیفة ابی العباس المنصور [۱۱۳]
ابن قاضی احمد، درة الحجال، ج۱، ص۴، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
[۱۱۴]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۵۴.
نوشته ای است ستایش آمیز برای سلطان و بیشتر به یک مجموعه ادبی می ماند تا به یک کتاب تاریخی، سلاوی در استقصاء [۱۱۵]
سلاوی احمد، الاستقصاء، ج۵، ص۲۰، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۵م.
[۱۱۶]
سلاوی احمد، الاستقصاء، ج۵، ص۶۹، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۵م.
[۱۱۷]
سلاوی احمد، الاستقصاء، ج۵، ص۱۱۸، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۵م.
[۱۱۸]
سلاوی احمد، الاستقصاء، ج۵، ص۱۹۰، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۵م.
و اِفرانی (وَفْرانی) در نُزْهه الحادی به منتقی استناد کرده اند. از این اثر، تاکنون نسخه ای به دست نیامده است.۱۳. نظم تلخیص ابن البناء. [۱۱۹]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۵۴.
۱۴. نظم منطق السعد. [۱۲۰]
ازهری محمد بشیر ظافر، الیواقیت الثمینة فی اعیان مذهب عالم المدینة، ج۱، ص۲۴، قاهره، ۱۳۲۴ق.
۱۵. نیل الامل فیما (مما) به جری بین المالکیة العمل [۱۲۱]
ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، ج۱، ص۲۱، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق.
یا نیل الامل فیما به بین المالکیة جری العمل. [۱۲۲]
مخلوف محمد، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۲۹۷، بیروت، ۱۳۴۹ق.
از سه اثر اخیر نیز نسخه ای در دست نیست.۲۰ - فهرست منابع(۱) ابن خلدون، العبر. (۲) ابن قاضی احمد، جذوة الاقتباس، رباط، ۱۹۷۳م. (۳) ابن قاضی احمد، درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق. (۴) ابوالنور محمد احمدی، مقدمه بر درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق. (۵) ازهری محمد بشیر ظافر، الیواقیت الثمینة فی اعیان مذهب عالم المدینة، قاهره، ۱۳۲۴ق. (۶) بابا تنبکتی احمد، «نیل الابتهاج»، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، ۱۳۵۱ق. (۷) بغدادی، هدیه. (۸) تازی عبدالهادی، جامع القرویین، بیروت، دارالکتاب اللبنانی. (۹) حجی محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصُبَیحیة بسلا، کویت، معهد المخطوطات العربیة. (۱۰) دارالمنصور، مقدمه بر جذوة الاقتباس، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره/ تونس، ۱۳۹۰ق. (۱۱) دائرةالمعارف الاسلامیة. (۱۲) زرکلی، اعلام. (۱۳) زمامه عبدالقادر، «ابن قاضی مورخ فاس»، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، ذیحجه ۱۳۸۶/ آوریل ۱۹۶۷، ج ۴۲ (۲). (۱۴) سرکیس یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعریة، قاهره، ۱۳۴۶ق/۱۹۲۸م. (۱۵) سلاوی احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۵م. (۱۶) طوقان قدری حافظ، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، قاهره، ۱۳۸۲ق. (۱۷) فهرس المخطوطات المصورة، کویت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م. (۱۸) فهرس المخطوطات المصورة، به کوشش لطفی عبدالبدیع، قاهره، ۱۹۵۶م. (۱۹) فهرست المخطوطات المصورة، به کوشش مختار وکیل، قاهره، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م. (۲۰) کتانی عبدالکبیر، فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشیخات و المسلسلات، فاس، ۱۳۴۶ق. (۲۱) گنون عبدالله، النبوغ المغربی فی الادب العربی، بیروت، ۱۳۹۵ق. (۲۲) مجلة المخطوطات العربیة، ذیقعده ۱۳۷۸/ مه ۱۹۵۹، ج ۵ (۱). (۲۳) مخلوف محمد، شجرة النور الزکیة، بیروت، ۱۳۴۹ق. (۲۴) مقری تلمسانی احمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف محمد بقاعی، بیروت، دارالفکر. (۲۴) فولتون و لینگز، کاتالوگ تکمیلی دوم از کتاب های چاپی عربی در موزه بریتانیا، لندن، ۱۹۵۹. ۲۱ - پانویس
۲۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «ابنقاضی» ج۴، ص۱۶۲۳. |